میدانید، بهتر است آدم در وبلاگش از خوشی هایش بنویسید. دل ملت را شاد کند. چه چیزی بهتر از این؟ 

اما من در میان مردم زندگی میکنم، ذهنم دغدغه مند میشود، میخواهم بنویسم. راه به جایی نمیبرم جز به نوشتن. بر من ببخشید.

حکایت از امروز است و اتوبوس شلوغ 9 شب. ما یک ماشین خانوادگی داریم ولی من برای راحتی اهل منزل و اعتقادات شخصی از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنم. اگر روزی هم حوصله اتوبوس نداشته باشم با دوچرخه میروم که البته مسیری طولانی است. چه کنم با این یک دندگی و لجاجت!

هیچ چیز به اندازه بعضی صحبت های مردم مرا رنجور و منفور نمیکند. هرچند درک میکنم، ولی.

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها